
اگر بخواهیم ایران را در یک جمله تعریف بکنیم، ایران کشوری است تصنعی که توسط استعمارگران غربی در دل جغرافیای اسلام و برای تشتت و تضعیف ملتهای مسلمان از جمله ترکها و عربها ساخته شده است. ایران در صد سال تاریخش همیشه بر علیه ملتهای منطقه خصوصا ترکها و عربها فعالیت کرده است. به همین خاطر پشتیبانی بی حد و حصر استعمارگران غربی را داشته است این پشتیبانی تاکنون مانع از فروپاشی و تجزیه ایران شده است. ایران همیشه نقش ستون پنجم دنیای غرب و مسیحیت در دل مسلمانان را بازی کرده است.
اگر بخواهیم لیستی از کشورهایی را تهیه کنیم که احتمال تجزیه و فروپاشی آن زیاد است، مطمنا ایران در بالاترین بخش این لیست قرار خواهد گرفت، یکی از مهمترین دلایل عدم فروپاشی ایران در صد سال گذشته، پشتیبانی قدرتهای جهانی از یکپارچگی ایران است زیرا ایران کشوری بسیار مهم برای تامین منافع استعمارگران در منطقه است. البته قدرتهای جهانی در کنار پشتیبانی از ایران، فقط امکان قدرتمندی محدود برای بازیگری و دخالت در منطقه را برای ایران فراهم می کنند و از قدرتمند شدن ویا توسعه بیش از حد ایران جلوگیری می کنند.
قرار گرفتن ایران در دل دنیای اسلام و در مسیر انحصاری گذرگاههای غرب به شرق و شمال به جنوب آسیا همراه با دشمنی بی حد و اندازه آن با ملتهای مسلمان، موقعیت ژئوپولیتیکی ویژه ای برای ایران ایجاد کرده است. قدرتهای جهانی، به خاطر چنین موقعیتی، از ایران به عنوان ارزشمندترین مهره برای مهار ملتهای منطقه از شمال افریقا تا خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز استفاده می کنند. البته همین موقعیت نقطه ضعف و پاشنه آشیل ایران هم است، زیرا همین عامل به معنی در محاصره کشورهای مسلمان بودن هم هست. ایران جزو کشورهایی است که دارای بیشترین تعداد همسایگان است و برای تجارت با هر کشوری در دنیا می تواند دهها راه ارتباطی متفاوت پیدا بکند ولی همه این راهها مجبورا از یک کشور اسلامی(ترک، عرب، پشتون و …) می گذرند. تنها راه ارتباطی ایران که از کشورهای اسلامی نمی گذرد راه ارمنستان است. این راه برای ایران و پشتیبانان جهانیش اهمیت حیاتی دارد زیرا تنها از طریق این راه است که بدون گذر از یک کشور اسلامی می تواند با قدرتها جهانی ارتباط داشته و پشتیبانی لازم را دریافت بکند.
تعریف هویتی ایران بر اساس ناسیونالیسم نژادگرایانه فارسی و ضدیت با همه ملتهای مسلمان منطقه از جمله ترکها و عربها بنا شده است و این ضدیت ارتباطی با تشیع ندارد(پشتیبانی بی حد و حصر از تاجیکان سنی و ارمنیان مسیحی، در کنار دشمنی بی حد و حصر با آذربایجان شیعی نشانه واضح این مدعاست). ایران برای بقای خود نیاز به راه ارتباطی با متحدان و پشتیبانان واقعی خود بدون گذر از کشورهای مسلمان(ترکها و عربها) دارد و تنها مسیر ممکن ارمنستان است. با بسته شدن این مسیر، بقای ایران امکان پذیر نیست. با ایجاد کریدور زنگزور نه تنها ارتباط بدون واسطه ایران با دنیای مسیحیت قطع خواهد شد بلکه با ایجاد گذرگاههای شرق-غرب و شمال-جنوب بدون گذر از ایران، اهمیت ژئوپولیتیک ایران تماما از بین خواهد رفت. گذرگاه شرق-غرب با شروع از چین و گذر از خزر و زنگزور و ترکیه به اروپا خواهد رسید. در عین حال گذرگاه شمال-جنوب هم با شروع از روسیه و گذر از زنگزور و ترکیه به بندر فاو در عراق ویا بنادر مدیترانه ترکیه خواهد رسید و هر دو مسیر بدون گذر از ایران ممکن خواهد شد
با توجه به مطالب بالا دلیل اصلی مخالفتهای ایران با این کریدور آشکار می شود. کریدور زنگزور آخرین تیر بر تابوت ایران است و باعث فروپاشی ایران خواهد شد زیرا:
1- غرب و شرق بدون نیاز به گذر از ایران و با کوتاهترین مسیر به هم مرتبط خواهند شد. خصوصا آذربایجان با نخجوان و ترکیه با آذربایجان و آسیای میانه وصل شده و زمینه اتحاد و توسعه بیشتر این مناطق فراهم خواهد شد
2- کشورهای حوزه قفقاز، آسیای میانه، روسیه و ترکیه بدون گذر از ایران از طریق مسیر عراق به بندر فاو و خلیج متصل خواهند شد
3- ایران برای اتصال با متحدان مسیحی خود در دنیای غرب و کسب پشتیبانی آنها مجبور به کسب اجازه از آذربایجان، ترکیه ویا عراق خواهد بود و ارتباط مستقیم ایران با دنیای مسیحیت قطع خواهد شد
4- از دست رفتن مسیرهای فوق باعث از دست رفتن درامدهای بالقوه ایران از مسیرهای ترانزیتی و قدرت نفوذ ایران در کشورهای منطقه خواهد شد
5- کشورهای منطقه با خلاص شدن از شیطنتهای ایران و امکانات مواصلاتی فراهم شده، بیشتر از گذشته رشد و شکوفایی را تجربه خواهند کرد
6- ایران با دور ماندن از تحولات و پیشرفتهای منطقه ای روز به روز فقیرتر و دیکتاتورتر خواهد شد
7- با توجه به موارد فوق موقعیت ژئوپولیتیکی ایران به شدت تضعیف شده و در نتیجه ایران اهمیت ژئوپولیتیکی خود را از دست خواهد داد
8- با از دست رفتن اهمیت ژئوپولیتیک و قدرت بازیگری ایران در منطقه، قدرتهای جهانی نیازی به پشتیبانی و حفظ یکپارچگی ایران نخواهند داشت و راه برای تغییرات ژئوپولیتیک گسترده تر در منطقه باز خواهد شد